فکر کنم با این چند تا نکته، فرمول حل یک سری مسایل دیگر هم به دست آمد.
در دعای ندبه میخوانیم:
بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ زُخْرُفِهَا وَ زِبْرِجِهَا فَشَرَطُوا لَكَ ذَلِكَ وَ عَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفَاءَ بِهِ فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ [وَ قَدَّرْتَ] لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَّ وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلَائِكَتَكَ وَ أَكْرَمْتَهُمْ [كَرَّمْتَهُمْ] بِوَحْيِكَ وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّرَائِعَ [الذَّرِيعَةَ] إِلَيْكَ وَ الْوَسِيلَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ
اول، شرط خداوند است که باید اولیا او در این دنیا زاهد باشند.
دوم، پذیرش این شرط از سوی اولیا است.
سوم، خداوند از پیش میداند که اولیائش به این شرط وفادارند.
چهارم، اصلا پیش از فرصت عمل خداوند این شرط را عملی شده میشمارد.
اینجاست که در مرحله پنجم پاداش پیشاپیش هم حل میشود و…
خب در این جملات چند تا پاداش پیشاپیش است: یکی این که پیشاپیش اولیائش را مقرب کرد، دوم این که هنوز خبری نشده مدح و ثنایشان کرد، سوم آنها را برای خلافت انتخابشان کرد، چهارم این که علم خاصش را به آنها داد و پنجم هم این که اصلا آنها را وسیله رسیدن دیگران به رضوانش قرار داد.
یک مطلب را در گوشی بشنوید با این حساب مسئله آفرینش علیینی و سجیینی حل شد یا نه؟! نکنه این هم از همان پاداشهای پیشاپیش باشد!